جستجوی سراسری فعال نیست.
پرش به محتوای اصلی

نوشته‌های بلاگ توسط زهرا جوهرچی

شب یلدا | نوشته‌ی دکتر زهرا جوهرچی

شب یلدا شبی بلند و سرد که ایرانیان قرنهاست جشن می‌گیرند. این که یلدا واژه‌ای آرامی است به معنای "میلاد" و این که میلاد مسیح چند روز پس از شب یلدا است از اهمیت این شب نزد مردم نمی‌کاهد. از غروب خورشید، درِ خانه والدین به روی بچه‌ها و اقوام باز است. میوه‌های قرمز چون انار، هندوانه، سیب و خرمالو و آجیل مخصوص شب بلدا که علاوه بر چهارمغز، برگه زردآلو، انجیر، توت، کشمش و باسلق می‌افزایند. این خوراکی‌ها و شیرینی، روی مجمع گرد و یا میز چیده می‌شود. در گوشه و کنار منزل شمع‌هایی می‌درخشد و میهمانان وارد می‌شوند. شب یلدا محدودیت زمانی ندارد، بنابراین صرف شام به توافق همه بستگی دارد. آنچه شب چله را جذاب‌تر می‌کند خواندن اشعار حافظ و شاهنامه فردوسی در خانواده‌ها است. قصه‌گویی و متل و چیستان از طرف بزرگان خانواده، تفال به حضرت حافظ و همچنین رقص و پایکوبی ایرانیان، این بلندترین شب سال را به جشنی خاطره انگیز بدل می‌کند. در پژوهشی که پدرام جم* در سال ۱۳۹۸ انجام داده است، به آذر جشن و شب چله اشاره دارد که" مردمان آتش‌های بزرگ در خانه هایشان می‌افروختند، خداوند را ستایش بسیار می‌کردند و برای خوردن و شادمانی گرد هم می‌آمدند.

 مردم بر این باور بودند که افروختن آتش برای رفع سرما و خشکی زمستان است و انتشار گرمای آن، سختی‌ها و زیان را از گیاهان دور می کند". شب چله باستانی قرینه‌ای از جشن آغاز تابستان، یعنی "آبریزگان" داشت. آذرجشن شباهت آشکاری با کِنوکو Kinuku داشت که در روزگاران کهن در بین‌النهرین رایج بود. جشن کِنوکو یا جشن منقل، برای مقابله با سرما و تاریکی زمستان بود.* برگرفته از مقاله پدرام جم (یلدا)، ۱۳۹۸، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ص ۷۶-۵۹

متن از زهرا جوهرچی

  • Share

Reviews